حمیدالله سرباز ارتش ملی کشور است که مدت چهار ماه می‌شود که خانواده‌اش از تنها نان‌آور خویش هیچ‌نوع آگاهی ندارند. خانواده حمیدالله که در کمپ مهاجران شیدایی به‌سر می‌برد، با هزار و یک مشکل دست و پنجه نرم می‌کند. مادر، خانم، خواهر و پنج فرزند از اعضای خانواده حمیدالله هستند که در اثر ناامنی، از […]

حمیدالله سرباز ارتش ملی کشور است که مدت چهار ماه می‌شود که خانواده‌اش از تنها نان‌آور خویش هیچ‌نوع آگاهی ندارند.

خانواده حمیدالله که در کمپ مهاجران شیدایی به‌سر می‌برد، با هزار و یک مشکل دست و پنجه نرم می‌کند.

مادر، خانم، خواهر و پنج فرزند از اعضای خانواده حمیدالله هستند که در اثر ناامنی، از ولسوالی دولینه ولایت غور به هرات مهاجر شده اند.

آنان در کلبۀ کوچک و فقیرانۀ زندگی می‌کنند که ظاهراً گنجایش تمام اعضای این خانواده را ندارد و نیز از وسایل و امکانات اولیه زندگی در آن خبری نیست.

مادر حمیدالله با چشمان اشک‌بار می‌گوید چهارماه می‌شود از فرزندش خبری ندارد و اکنون بدون هیچ نان‌آوری، زندگی‌شان را سپری می‌کنند.

تمام دارایی خانواده این سرباز کشور؛ به چند پتو و لحاف کهنه و پاره و نیز یک بوری آرد خلاصه می‌شود که در گوشۀ کلبۀ کوچک شان گذاشته است.

گلناز جگرگوشه و مادر حمیدالله را مشکلات و سختی‌های روزگار به فغان آورده و از وضعیت سخت زندگی لب به شکایت می‌گشاید که حتی غذایی برای خوردن ندارند و این مادر سالخوده دست به گدایی زده است.

ظاهراً خانم حمیدالله در بیماری سختی به‌سر می‌برد، وی که پی‌هم سرفه می‌کند و توان نشستن را ندارد؛ در گوشۀ کلبه‌اش افتاده و ناله می‌کند.

خواهر حمیدالله می‌گوید که به تازگی فرزندی در خانواده حمیدالله به دنیا آمده، اما از اثر ناداری و گرسنگی، خانم بیمار و فرزند تازه به دنیا آمده‌اش، روزهای مبارزه با مرگ را سپری می‌کنند.

آرزو خواهر سرباز گمنام که نمی‌تواند جلو اشک‌هایش را بگیرد؛ می‌گوید که هیچ نهادی تاکنون به این خانواده کمک نکرده است.

کودکان این سرباز کشور نیز حالت مناسبی ندارند. آنان در فاصلۀ چند دقیقه هرکدام شان سرفه ترسناکی می‌کنند و لباس و پوشاک مناسبی به جان ندارند.

با آن‌که همه ساله در فصل زمستان، نهادهای خارجی و داخلی برای مهاجران امکانات اولیه توزیع می‌کنند، اما به گفتۀ خانواده حمیدالله برای این خانواده تاکنون هیچ کمکی نشده است.

آنان می‌گویند که اگر از فرزندشان خبری نرسد و نیز این روند ادامه پیدا کند، آینده این خانواده مرگبار خواهد بود.

اما این گزارش حدود چهار روز قبل از رادیو معراج به نشر رسید که خوش‌بختانه موثر واقع شده و توجه کمک‌کنندگان را به این خانواده جلب کرده و از همه مهم‌تر این‌که بنابر تماس‌های که نویسنده گزارش با خانواده حمیدالله داشت، حمیدالله نیز به خانواده‌اش تماس گرفته و از صحت‌مندی خود به خانواده‌اش اطمینان داده و به نگرانی‌های مادر و سایر اعضای خانواده‌اش نقطۀ پایان گذاشته است.

دسته بندی: اجتماعی, گزارش‌ها, همه, ویژه برچسب ها:

به اشتراک بگذارید :

مطلب قبل و بعد

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد