در بیست و نهم فبروری سال ۲۰۲۰ میلادی، توافقی تاریخی میان ایالات متحدهی آمریکا و گروه طالبان امضا شد؛ توافقی که هم در تاریخ ایالات متحدهی آمریکا بیسابقه بود و هم برای گروه طالبان. به نتیجه رسیدن این توافق، نزدیک به یک و نیم سال طول کشید و زلمی خلیلزاد با هیئت طالبان، برای یازده […]
در بیست و نهم فبروری سال ۲۰۲۰ میلادی، توافقی تاریخی میان ایالات متحدهی آمریکا و گروه طالبان امضا شد؛ توافقی که هم در تاریخ ایالات متحدهی آمریکا بیسابقه بود و هم برای گروه طالبان. به نتیجه رسیدن این توافق، نزدیک به یک و نیم سال طول کشید و زلمی خلیلزاد با هیئت طالبان، برای یازده مرتبه ملاقات کرد. از این یازده مرتبه، ده مرتبهی آن در قطر بود و یک مرتبهی آن در امارات متحدهی عربی.
البته مذاکرات میان طالبان و ایالات متحدهی آمریکا در ماه سپتامبر ۲۰۱۹ با توقف مواجه شد. دلیل توقف هم کشته شدن یک سرباز آمریکایی در حملهی طالبان بود. دونالد ترامپ پس از این حمله، مذاکره را (مرده) اعلام کرد و به نظر میرسید که پس از ده دور مذاکره، این روند با بنبست مواجه شده است.
اما پس از سه ماه دولت ترامپ دوباره به میز مذاکره برگشت و ملاقات زلمی خلیلزاد و نمایندهی طالبان، ادامه یافت. تا اینکه در بیست و نهم فبروری، نتیجهی مذاکرات یک و نیم ساله میان آمریکا و طالبان به توافق دوحه منتهی شد.
در این توافق ایالات متحدهی آمریکا با گروه طالبان توافق کرد که نیروهای خود را تا ماه مِی سال ۲۰۲۱ از افغانستان خارج بسازد، در مقابل طالبان هم تعهد سپردند که دیگر علیه نیروهای آمریکایی اقدام نکرده و همینطور همکاری خود را با گروههای تروریستیای که دشمن امنیت ملی آمریکا شمرده میشوند، قطع کنند.
جدای از این موارد، اموری دیگری هم در توافق وجود داشت. از جمله اینکه ایالات متحدهی آمریکا متعهد شده بود تا زمینهسازی پنج هزار زندانی طالبان و همینطور یک هزار زندانی دولت را آماده کند. طالبان هم تعهد کرده بودند که پس از آزادسازی پنج هزار زندانیشان، با دولت افغانستان وارد مذاکرات میان افغانی شوند.
همینطور در بند دوم از بخش پنجم این توافق آمده بود که طالبان، از ارایه پاسپورت و اسناد قانونی به افراد و گروههایی که دشمن امنیت ملی آمریکا هستند خودداری میکنند. برعلاوه طالبان تعهد سپرده بودند که مانع از سربازگیری، تمویل و تجهیز گروههای دشمن امنیت ملی آمریکا، در مناطق تحت نفوذ خود میشوند.
در این توافق شرط شده بود که پس از آزادسازی زندانیان طالبان، این گروه با دولت وارد مذاکره و گفتگوی مستقیم شوند. البته که آزادسازی زندانیان طبق تقویم توافق پیش نرفت و اشرف غنی، آزادسازی چهارصد زندانی باقیماندهی طالبان را مشروط به اجازهی لویهجرگه کرد.
لویه جرگه در ماه اگوست ۲۰۲۰ برگزار شد و اعضای لویه جرگه به رئیس جمهور این اجازه را دادند که زندانیان باقیماندهی طالبان آزاد شوند. پس از آزاد سازی زندانیان، مذاکرات میان افغانی در بیست و دوم سنبله سال روان آغاز شد.
برخلاف تصور اولیهای که وجود داشت، این مذاکرات نزدیک به سه ماه طول کشید. بنابرگزارشهای متعدد قرار بود که در این دور مذاکرات، هم بر سر طرزالعمل و هم بر سر آجندای مذاکرات توافق صورت بگیرد. اما به دلیل اختلافاتی که به وجود آمد، این دور برای سه ماه به درازا کشید.
دلیل به درازا کشیدن دور اول مذاکرات، اختلاف بر سر دو مسال بود. یک مورد مبنای مذاکرات دوحه بود، طالبان میخواستند تا توافق دوحه، مبنای مذاکرات میانافغانی باشد، در مقابل اما دولت افغانستان این مبنا را قبول نداشته و در کنار آن موارد دیگری را هم افزود.
دکتر امین احمدی، از اعضای هیئت مذاکرهکنندهی دولت در صحبت با رسانهها گفته بود که دولت افغانستان، توافق دوحه را به عنوان مبنای مذاکرات میانافغانی قبول نکرده است. بلکه دولت افغانستان در کنار توافق دوحه، خواست شهروندان افغانستان و خواست کشورهای مدافع صلح را هم افزوده بود.
طولانی شدن مذاکرات همزمان شده بود با بالارفتن گراف خشونتها، حمله به دانشگاه کابل، حمله به آموزشگاه کوثر، قتل نزدیک به بیست خبرنگار و فعال مدنی در یک ماه، همه و همه از بالارفتن گراف خشونتها حکایت میکرد. حمله به دانشگاه کابل و آموزشگاه کوثر باعث واکنشهای زیادی از سوی شهروندان افغانستان و دولت شد. داعش مسئولیت این حملات را به عهده گرفت، اما دولت این حمله را از سوی طالبان میدانست. طالبان اما حلقاتی از درون ارگ را عامل این حملات معرفی میکردند. به همین جهت بود که این حملات، بر فضای مبهم کشور افزود.
بالاخره دور اول مذاکرات پس از سه ماه به نتیجه رسید. دولت افغانستان و گروه طالبان بر سر طرزالعمل توافق کردند، اما متن توافقنامه همگانی و رسانهای نشد. دولت افغانستان و گروه طالبان معهد شدند که بعد از سه هفته تعطیلی، برای چانهزنی بر سر آجندای مذاکرات به دوحه بازگردند.
دور دوم مذاکرات در تاریخ تعیین شده آغاز شد. اما آغاز دور دوم مذاکرات همزمان بود با روزهای آخر دولت ترامپ و روی کار آمدن ادارهی بایدن. از سویی احتمال آن میرفت که بایدن مانند ترامپ رفتار نکند و این مساله، باعث کند شدن مذاکرات میانافغانی شده بود.
محمد علی رسولی، آگاه امور سیاسی در گفتگو با رسانهی معراج بر این باور بود که دلیل کندشدن دور دوم مذاکرات، ابهام در سیاست خارجی بایدن در قبال افغانستان بود. این ابهام باعث شده بود که طالبان به جای نشستن پای میز مذاکره، به سفرهای خود در منطقه ادامه بدهند.
با روی کار آمدن دولت بایدن، این دولت از تغییر در توافق دوحه خبر داد؛ جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا در صحبت با حمدالله محب، مشاور امنیت ملی افغانستان گفته بود که دولت بایدن در مورد توافق دوحه بازنگری میکند. این اعلام دولت بایدن باعث ناامیدی طالبان از مذاکرات شد.
طالبان میز مذاکره را رها کردند و به کشورهای منطقه سفر کردند. سفر اول آنها به پاکستان و دیدار با عمران خان بود. در این میان اما دیدار ملابرادر از زخمیشدگان طالبان در شهر کویته و سخنرانی او در جمع زخمیشدگان، به سرتیتر رسانهها و شبکههای مجازی تبدیل شد.
بعد از این طالبان به ایران سفر کردند و با وزیر خارجهی ایران و منشی امنیت ملی این کشور، ملاقات کردند. سفر رسمی طالبان به دعوت تهران بود. دعوت تهران از طالبان باعث واکنشهای زیادی میان شهروندان افغانستان و همینطور ایران شد.
هادی خردورز جویا، آگاه امور سیاسی بر این باور است که دعوت رسمی از گروه طالبان، که هنوز برای ایران به عنوان گروهی تروریست شناخته میشوند، خلاف اصول دیپلوماتیک بوده است. آقای جویا تاکید میورزد که بر اساس اصول دیپلوماسی و روابط بینالملل، دولتها تنها میتوانند با دولتهای دیگر ارتباط برقرار کنند و ایجاد ارتباط با گروههای فرودولتی برخلاف اصول روابط بینالملل است.
طالبان پس از ایران به مسکو سفر کردند. سفر طالبان به مسکو بیشتر از همهی سفرهای منطقهای شان حاشیهساز شد. عباس استانکزی از اعضای هیئت مذاکرهکنندهی طالبان، در صحبت با رسانهها خواستار استعفای اشرف غنی شد. آقای استانکزی گفت که طالبان میتوانند در صورت استعفای دولت کنونی، در مورد تشکیل حکومت اسلامی به توافق برسند.
محمد صدر، روزنامهنگار بر این باور است که طالبان با این اعلام خود، در پی آن بودند که آخرین ضربه را بر دولت افغانستان وارد کنند. به باور آقای صدر درخواست استعفای دولت بدون داشتن دورنما نسبت به آینده و نرسیدن به توافق، باعث فروپاشی دولت در افغانستان میشود.
در گیر و دار سفرهای منطقهای طالبان، گزارشی از سوی کنگرهی آمریکا مبنی بر ادامهی رابطهی طالبان با گروههای تروریستی منتشر شد. همینطور گروه مطالعاتی افغانستان در گزارش ویژهی خود از خروج زودهنگام آمریکا از افغانستان هشدار داد. تمام این موارد این احتمال را قوت بخشید که بایدن توافق دوحه را نقض کرده و به حضور آمریکا در افغانستان ادامه بدهد.
طالبان پس از اعلام دولت بایدن و نشرشدن گزارشهای متعدد در مورد همکاریشان با گروههای تروریستی، به میز مذاکره برگشتند. نزدیک به ده روز پیش غلامفاروق مجروح در یک ویدیو از آغاز مذاکرات و ملاقات با طالبان خبر داد.
محمد صدر، روزنامهنگار بر این باور است که بازگشت طالبان به میز مذاکره، به دلیل ناامیدی از دولت بایدن و کشورهای منطقه بوده است. طالبان با توجه به گزارشهایی که در مورد ارتباطشان با گروههای تروریستی منتشر شد و هم به دلیل سیاستهای بایدن، در مقام ضعف قرار گرفتند و به همین جهت دوباره به میز مذاکره بازگشتهاند.
حالا پس از یک سال از توافق دوحه، این توافق در حالتی مبهم قرار داد و تکلیف آن معلوم نیست. بایدن به صورت رسمی از نقض و یا باقیماندن در توافق دوحه سخن نزده است و هنوز مشخص نیست که دولت جدید آمریکا، تا چه میزان بر این توافق پایبند بماند.
محمد هادی ابراهیمی، روزنامهنگار
شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید
- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد