سال‌هاست که بی‌کاری مخدر دردناک خانواده‌ها در افغانستان و به‌ویژه هرات شده‌است و خوانین هفتاد و‌ یک‌ساله می‎گوید “تمام اعضای خانواده به‎طرف من نگاه می‌کند و منم ریش‌سفید و کلان‌سال هستم و هر روز میایم زیر خاک و آفتاب می‌نشینم و از خداوند می‌خواهم که روشنایی به ما اعطا نماید”. چشم امید شش نفر از […]

سال‌هاست که بی‌کاری مخدر دردناک خانواده‌ها در افغانستان و به‌ویژه هرات شده‌است و خوانین هفتاد و‌ یک‌ساله می‎گوید “تمام اعضای خانواده به‎طرف من نگاه می‌کند و منم ریش‌سفید و کلان‌سال هستم و هر روز میایم زیر خاک و آفتاب می‌نشینم و از خداوند می‌خواهم که روشنایی به ما اعطا نماید”.

چشم امید شش نفر از اعضای خانواده‌اش مجبورش ساخته تا با این سن و سال، هنوز سرپا بایستد و از اذان صبح تا اذان شب تمام ساعت‌های روز منتظر کار است.

خانه‌ی کرایی و مصارف خانواده سبب شده تا او در این پایان عمر بدترین روزها را سپری کند.

آن‌گونه که خودش می‌‎گوید پاها و کمرش درد می‌‎کند اما مجبور است که کار نماید.

او می‌گوید “درد کمرش در زمستان بیشتر می‌شود و بچه‌هایم کوچک است اگر کار نکنم، از گرسنگی می‌میرند”.

این تنها خوانین نیست که زندگی پُر دردی دارد.

همانند او ده‌ها کارگر دیگر نیز هستند تا برای زنده ماندن کار کنند و لقمه‌ی نانی به‌دست آورند.
به‌نظر می‌رسد این شهر نیست که زندگی در آن دشوار است.

در ولسوالی‌ها و اطراف شهر دشواری‌های بدتر به‌نظر می‌رسد.

محمدخان باشنده‌ی ولسوالی گلران است. او وضعیت زندگی و کار در این  ولسوالی را این‌گونه بیان می‌کند: “امسال خشک‌سالی است و کشت و زراعت هم نشده و ولسوالی‌ها ناامن هم ‌می‌باشد و دولت هیچ همکاری نمی‎کند و به همین خاطر اوضاع نگران کننده‌است”.

آن‌گونه که محمدخان می‌گوید نبود کار سبب شده تا جوانان چاره را در رفتن به‌‍کشورهای همسایه ببینند.

اما گویا رفتن در کشورهای همسایه نیز بهای گزافی از جوانان این ولسوالی گرفته است.

او می‎گوید: “جوانانی زیادی به اروپا رفتند و کشته شدند و دیگر برنگشتند و هم‌چنان تعداد زیادی از جوانان به ایران یا پاکستان زندان هستند”.

ترس از گرسنگی تنها در مردان پایان نمی‌یابد، زنانی نیز هستند که از بی‌کاری شکایت دارند.

گُل‌دسته‌ ۳۸ ساله و باشنده‌ی ولسوالی ادرسکن است، چهار سال پیش گرسنگی او را به شهر کشاند.

گُل‎دسته که مادر نُه طفل است می‌‎گوید دو پسر یازده ساله و سیزده ساله تنها نان آور زندگی می‌باشد.

او می‎گوید: “ما را بی‌کاری، گرسنگی و بدبختی مجبور ساخت که بی‌سراپا و پیاده و بدون هیچ‌گونه فرش و ظرف، به‌شهر بیاییم و حالا دو پسر با کفاشی و جمع کردن پلاستیک مارا کمک می‎نمایند”.

گُل‌دسته می‌گوید در این مدت از پاک‌کاری تا کالا‌شویی  خانه‌های مردم را انجام داده‌است.

حالا که بیمار است دیگر نمی‌تواند همانند سابق کار کند بنابر این زندگی سخت‎تر شده‎است.

او می‎گوید: “تا زمانی‎که کار کرده می‎توانستم، برایم خوب بود، اما اکنون کار کرده نمی‌‎توانم و کارهم نیست، می‌خواهم قالین‌بافی نمایم، اما وسایل و امکانات آن‌را ندارم”.

بی‌کاری تنها معضل افراد غریب این جامعه نیست. حتی افرادی‌که سرمایه‌دار هستند از اوضاع کار در بازار شاکی اند.

حاجی محمد ظاهر دکان‌دار است او وضعیت کار را این‌گونه بیان می‌کند: “هیچ انگیزۀ برای مردم نیست که سرمایه‎گذاری نماید، شرکت‎های صنعتی رو به افول هستند، مردم نسبت به مشکلات که میان اشرف غنی و عبدالله عبدالله وجود دارد، نگران هستند و ترورهای که در این اواخر در هرات صورت می‌گیرد، نگرانی مردم را افزایش داده و مردم نسبته به اوضاع امنیتی هراسان هستند”.

نسیم یکی دیگر از دُکان‌داران شهر هرات است. آن‌گونه که خودش می‌گوید اگر کسی حاضر شود سرمایه‌اش را خریداری کند، حاضر است آن‌را بفروشد، چون هیچ فروش نیست و ما نمی‎توانیم که خرچ دکان را دربیاریم”.

مسؤلان اداره‌ی کار و امور اجتماعی نیز از کسادی بازار کار سخن می‌گویند.

زبیر رؤف مدیر عمومی قوای بشری  و تنظیم روابط کار این اداره  می‌گوید در سال‌های گذشته آن‌ها می‌توانستند زمینه‌ی کار برای حدود ۵۰۰ تن‌را فراهم کنند، اما طی چند سال گذشته این آمار کاهش چشم‌گیری داشته‌است.

به‌باور کارشناسان نبود کار سبب می‌شود تا  میزان جرایم در اجتماع افزایش یابد و بنیاد دانش خانواده‌ها کاهش یابد.

با این‌حال احمد شفیق بهروزیان آگاه آمور، ارتقای ظرفیت  جوانان‎را راه بیرون رفت از این معضل عنوان می‎کند که کشورهای همانند چین و هند این راه را در پیش گرفتند.

در سایر کشورها، سندیکاها یا اتحادیه‎های کارگری در بهبود شرایط کار برای این قشر از جامعه نقش مؤثر و قدرتمندی‌را دارند.

اما در افغانستان علی‌رغم وجود اتحادیه‌های کارگری، این اتحادیه‌ها نتوانسته‌اند دولت‌را وادار به‌برنامه‌ریزی برای اشتغال کنند.

نسخه صوتی گزارش در ذیل شنوا باشید

دسته بندی: اجتماعی, گزارش‌ها, همه, ویژه برچسب ها:

به اشتراک بگذارید :

مطلب قبل و بعد
۲ دیدگاه
  1. سید حمید

    این گزارش عالی بود
    تمام جوانب در نظر گرفته و به گونه‌ای روان خوانده شده بود.

    • رادیو معراج

      ممنون از شما که نظر دادید، ممنون تان

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد