فاطمه حسینی از پیشکسوتان عرصه هنر و سینما در هرات است. از عمر هنری او ۱۵ سال می گذرد؛ ۱۵ سالی که همیشه برای او دغدغه آفریده و گاهی اوقات او را با مشکل روبرو کرده است. فاطمه حسینی، می گوید که در راه سینما و تئاتر قربانی داده، اما سراغش را کمتر کسی گرفته […]

فاطمه حسینی از پیشکسوتان عرصه هنر و سینما در هرات است.

از عمر هنری او ۱۵ سال می گذرد؛ ۱۵ سالی که همیشه برای او دغدغه آفریده و گاهی اوقات او را با مشکل روبرو کرده است.

فاطمه حسینی، می گوید که در راه سینما و تئاتر قربانی داده، اما سراغش را کمتر کسی گرفته است.

“من ۱۵ سال است که در عرصه تئاتر و سینما فعالیت دارم اما قوم از من دست کشیده، خواهر، برادران و پدر من همیشه همراه من رفت و آمد نداشتند و حالا هم کمتر کسی همراه من رفت و آمد دارد؛ همین قسم که غریب و تنها هستم و تا زمانیکه زنده هستم باید که تنها باشم”.

این بازیگر ۵۰ ساله، تنها کسی است که برای خانواده سه نفره اش کسب در آمد میکند.

شوهرش به دلیل سکته مغزی، سالهاست که در بالین افتاده و حتی توان حرف زدن را هم ندارد.

خانم حسینی می گوید به دلیل بی مهری جامعه، دیگر برای او حس و حال بازیگری نمانده.

او گفت:” دو سال من تنها به قلعه نو بادغیس می رفتم و خدا شاهد است که از نزدیکی طالبان رد می شدم که جان من به خطر بود و تا حال برنامه هایی در مکان های کار کردم که واقعآ سخت بوده مثل، گنج و در بین لجن ها، منطقه موتور فروشی ها و میدان فوتبال کار کردم که حالا یاد من می آید و کلآ از بازیگری خسته شدم”.

فاطمه حسینی از ۱۵ سال به این طرف تاکنون در بیشتر از ۱۰۰ فیلم و نمایشنامه نقش بازی کرده است.

اما این گریه در فیلم و نمایشنامه نیست؛ بلکه ناشی از غم ها و دغدغه های روزانه ای است که وی با آن روبرو است.

گاهی به کرسی(صندلی) تکیه می زنم و یاد من از این میاید که چرا هنرمند هستم؟ اگر به خانه خود می نشستم شاید که بهتر بود و اگر شوهر من صحتمند می بود عالی می شد و به حال زندگی خود گریه میکنم که چرا این قسم زندگی دارم و من ۶ فرزند دارم که شامل سه پسر و سه دختر می شود که دو پسر من به ایران مهاجر شده و همچنان یکی از دختران من هم به خارج است و اینقدر برای من درد آور است که اگر یک مکانی بودی که همه فرزندان من به اطراف من می بودند و یا روز های جمعه می آمدند به پیش من، اینها همه درد و غم است”.

خانم حسینی می گوید که اگر به ۱۵ سال قبل برگردد، هرگز به سینما و فعالیت تئاتر روی نخواهد آورد.

می گوید که طی ۱۵ سال گذشته به اندازه قدم هایی که از مسیر خانه تا دفتر کارش بر می دارد تقدیرنامه دریافت کرده اما تقدیر نامه هایی که تاحال نه برایش نان شده و نه آب.

از درد دل های این خانم هنرمند که بگذریم، به دلیل سنتی بود جامعه، تاکنون کمتر خانم ها راه سینما و بازیگری را در هرات در پیش گرفته اند.

هنری که پس از تخریب ساختمان تئاتر هرات، حال و روز خوشی ندارد.

دسته بندی: گزارش‌ها, همه, ویژه برچسب ها:

به اشتراک بگذارید :

مطلب قبل و بعد

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد