- رادیو معراج - http://radiomeraj.af -

مادر و دختری که با هم از دانشگاه فارغ التحصیل شدند!

زنان خانه‌دار کم‌تر شانس و یا علاقه دارند تا تحصیلات عالی را ادامه بدهند؛ اما هستند زنان با انگیزه‌یی که با تمام سختی‌ها و مشکلات خانه‌داری باز هم به تحصیلات عالی رو می‌آورند.

معصومه عادل، زنی است که یک دهه پیش از مهاجرت برگشته و پس از ۱۷ سال دوری از تحصیل توانسته با دخترش در یک صنف درس بخواند و از دانشگاه فارغ‌التحصیل شود.

این مادر و دختر، برنامه دارند که در رشته روان‌شناسی تا مقطع دکترا درس بخوانند.

دوران تحصیل در دانشگاه و جشن فراغت از خاطرات فراموش‌نشدنی افراد است. اما برای رقیه ۲۲ ساله که هم‌راه با مادرش در یک صنف درس خوانده و از رشته‌ی روان‌شناسی فارغ‌التحصیل شده، تجربه و خاطره‌یی متفاوت بود.

رقیه می‌گوید: “واقعا یک حس خاصی است. فکر نمی‌کنم هرکسی بتواند چنین حسی داشته باشد. در مدت تحصیل که با هم هم‌صنفی بودیم خیلی برای من، هم‌صنفی‌ها و استادان جالب بود. حس رقابتی بین من و مادرم بود برای نمره‌ها و پروژه‌ها. در کل سال‌های تحصیل در کنار مادر خیلی برایم خوب بود”.

رقیه نخستین فرزند خانواده است. مادرش مانند بسیاری از مادران دیگر این سرزمین، زیر سن ازدواج کرده و زمانی که ۱۶ ساله بوده، رقیه را به‌دنیا آورده است.

اکنون بین رقیه و مادرش، با ۱۶ سال تفاوت سنی، دوستی و صمیمیت خاصی برقرار است.

درس خواندن رقیه و معصومه در یک صنف درسی، برای سایر هم‌صنفی‌های آنان جالب و تحسین‌برانگیز بوده است.

معصومه ۳۸ ساله ۹ سال پیش از ایران به کشور برگشته است.

شوهر او هنوز هم در ایران است و در آن‌جا مانند برخی از مردان این سرزمین، کارگری می‌کند.

خانم عادل در این مدت توانسته برای رقیه، سمیه، علی و وحید مادری کند و در عین حال، وظیفه سرپرستی و پدری خانواده را نیز به دوش بگیرد.

معصومه با اشاره به سختی‌ها و محدودیت‌ها در زمان مهاجرت می‌گوید: “زمانی که در دوران مهاجرت به ایران بودیم واقعا دست و بال ما بسته بود. وقتی که وارد افغانستان شدم با یک انگیزه بهتری وارد شدم. بچه‌های خود را تشویق کردم یک طوری که فضای این‌جا خیلی بهتر از ایران باشد. علی و وحید را به باشگاه فرستادم که هر کدام صاحب کمربند هستند. علی کمربند سیاه دارد؛ وحید کمربند سرخ دارد و دخترم که با من هم‌صنفی است جدیداً عضو تیم منتخب والیبال هرات شده است. وضعیت خانواده ما خیلی محکم و قید نیست. دوست داریم هر کس به علایق و خواسته‌های خود برسد”.

سمیه دختر دوم خانواده نیز از رشته تکواندو چندین مدال برای افغانستان و هرات آورده و بر زبان کوریایی نیز مسلط است. سمیه عضو تیم ملی تکواندوی افغانستان است. او سفرهایی به کوریای جنوبی داشته و مدال‌هایی برای افغانستان گرفته است.

پسران خانم عادل نیز هر کدام در کنار درس خواندن چندین مدال طلا، برنز و نقره در سطح محلی و ملی در رشته تکواندو به دست آورده‌اند.

رقیه تمام موفقیت‌ها و دست‌آوردهای خود، برادران و خواهرش را مدیون کوشش‌ها و پشتی‌بانی مادرش می‌داند.

خانم عادل و دخترش رقیه که هر دو هم‌رشته و هم‌صنفی بودند، اکنون آرزوها و برنامه‌های مشترکی برای آینده دارند.

آنان می‌خواهند با هم‌دیگر در رشته روان‌شناسی بالینی تا مقطع دکتورا درس بخوانند و یک مطب داشته باشند.

معصومه تنها زنی نیست که این چنین برای موفقیت و پیش‌رفت خانواده‌اش تلاش می‌کند.

معصومه‌های زیادی هستند که در این سرزمین شب و روز با وجود سختی‌ها، مشکلات، ناهنجاری‌ها و رسم و رسوم غلط، قهرمانانه مبارزه می‌کنند. قهرمان‌هایی که کم‌تر به آنان توجه شده و نیاز به توجه بیش‌تر برای درخشش دارند.

گزارشگر: جواد محمدی