علل فرار دختران از منزل! فرار دختران از منزل، به تعبیر برخیها به توافق رسیدن دختر با پسر مورد نظرش است که سر انجام منجر بهترک منزل میشود. اما به راستی علت فرار دختران چیست؟ خانواده و اجتماع چقدر در این فرار مقصرند؟ گزارش پژوهشی بنفشه بینش در رادیو معراج که از مراجع مختلف تهیه […]
علل فرار دختران از منزل!
فرار دختران از منزل، به تعبیر برخیها به توافق رسیدن دختر با پسر مورد نظرش است که سر انجام منجر بهترک منزل میشود. اما به راستی علت فرار دختران چیست؟ خانواده و اجتماع چقدر در این فرار مقصرند؟
گزارش پژوهشی بنفشه بینش در رادیو معراج که از مراجع مختلف تهیه شده؛ شواهدی را نشان میدهد که حکایتگر آمار و عوامل اصلی پدیدۀ فرار دختران از منزل است.
براساس آمار بهدست آمده از نهادهای مختلف در ۷ ماه سال جاری، ۱۸۵ دختر در هرات خانههای شان را ترک گفته اند.
این امر به گفته مسئولان نهادهای ذیربط، افزایش پدیدۀ فرار دختران را نشان میدهد و نگرانی آنها را به دنبال داشته است.
علیرغم دستیابی دشوار به منابع و عدم تمایل آنان به همکاری، اسناد حاضر علت اصلی فرار دختران از منزل را، ازدواج اجباری، ازدواج زیر سن، بدل دادن، بیخبری از قانون و فقر بیان میکنند.
هرچند با وجود همین دلایل که گاهی حتا حیات این بانوان را تهدید میکنند، پدیده فرار بانوان از خانه در هرات از سوی افراد زیادی نوعى انحراف اجتماعى محسوب میشود.
غافل از اینکه گاهی این فرارها علیرغم میل باطنی دختران رقم میخورد. اما حالا بهراستی علل و عوامل فرار دختران از منزل چیست؟
زندان زنانهی هرات
برای دانستن پرسش فوق، به زندان زنانهی هرات مراجعه کردم.
گرچه راه یافتن به این مرکز تقریباً گذشتن از هفت خوان رستم است، ولی ظرف یکهفته موفق به مصاحبه با چند دختر خانم فراری شدم که بعد از فرار و یا در جریان فرار از خشونتهای خانوادگی مرتکب جرم شده اند.
طبق آمارهای مسئول زندان زنانه، ده دختر جوان که اکنون در زندان زنانه بهسر میبرند؛ همه از اثر خشونتهای خانوادگی مشابهی چون، ازدواج اجباری، ازدواج زیر سن، بدل دادن، بیخبری از قانون و بیسوادی راه فرار را در پیش گرفته اند.
از این میان نجیبه؛ یکی از زنانی است که به اتهام فرار از منزل منجر بهزنا، در زندان هرات نگهداری میشود.
او هیچوقت از ازدواجش راضی نبوده چون پدرش او را به مردی که نمیخواسته، داده است.
نجیبه میگوید “مادر و پدرم من را با پسری که نمیخواستم عقد کردند. هر چند من با آنها مخالفت کردم اما کارساز نبود تا اینکه حتی یکبار با خوردن مرگ موش دست به خودکشی زدم که باز هم نتیجهای در پی نداشت. وقتی هشت ماه از ازدواجم گذشت، با پسری که مورد رضایتم بود، فرار کردیم. بعد از سه روز خود را بهخواست خود به پولیس تسلیم کردم.”
مانند او، زنان دیگری نیز به همین اتهام در این مرکز بهسر میبرند. مثل زرغونه که از ازدواج اجباری با یک مرد ۵۰ ساله که متأهل هم بوده، فرار کرده است.
او پس از شش ماه گرفتار شده و اکنون از مدت حبسش ۷ ماه میگذرد.
زرغونه میگوید “پدرم من را میخواست به مرد ۵۰ سالهای سرمایهدار و متأهلی نکاح کند، اما من او را نمیخواستم، با پسری که من رضایت داشتم پدرم رضایت نداد. قبل از نامزدی با پسری که میخواستم به ولسوالی اوبه فرار کردیم. بعد از شش ماه که یکی از اقاربمان از ما خبر داشت، ما را به پولیس معرفی کرد و گرفتار شدیم حالا هر دوی مان در زندان بسر میبریم.”
بیخبری از قانون، پشیمانی بیبازگشت
در قانون جزای کشور، فرار از منزل جرم شناخته نمیشود، اما بر اساس تفسیرِ دادگاه عالی، فرار از منزل مشروط بر اینکه متهم بعد از فرار به اقارب یا نهادهای ذیربط مراجعه نکرده باشد، جرم محسوب میشود.
یافتههای گزارش کنونی نشان میدهد که درصد بالایی از دختران فراری از تفسیر دادگاه عالی بیخبر اند و همین امر آنها را به اشتباه وادار به ارتکاب جرم کرده است. اتهامی که از سوی نهادهای عدلی و قضایی بر شمار زیادی از آنها وارد شده است.
از مجموع ۱۵۶ زندانی زن در هرات، ۹۰ تن به قتل، ۲۵ تن به فساد اخلاقی، ۱۴ تن به اختطاف، ۸ تن به انتقال مواد مخدر، ۶ تن به خشونت و ۲ تن متهم به سرقت هستند.
هم اکنون از میان ۲۵ متهم فساد اخلاقی، ۱۰ خانم بهجرم فرار از منزل منجر به زنا، در زندان زنانهی هرات بسر میبرند.
سیما پژمان، مسئول زندان زنانهی هرات میگوید، آمار بانوانی که از منزل فرار کردند و بهجرم زنا در این مکان بسر میبرند، نسبت بهسال قبل افزایش یافته است.
“مجرمان جرایم اخلاقی از ۵ تا ۶ سال بدون در نظر داشت گرفته میشوند. گاهی در شش ماه، هرگاه پرونده آنها تکمیل شود، نظر به حکم نهایی محکمه آزاد میشوند. و آن عده دختر خانمهای که مجرد باشند و مرتکب جرم شده باشند، با پسری که فرار کرده اند، عقد میشوند.”
دادستانِ اختصاصی اطفال هرات
بر اساس قانون رسیدگی به تخلفات اطفال، دخترانی که کمتر از ۱۸ سال سن دارند؛ طفل بهشمار میآیند. اما هستند دختران زیر سنی که از منزل فرار میکنند وهم اکنون در مرکز اصلاح و تربیت اطفال هرات نیز نگهداری میشوند.
فریبا خواجهزاده، دادستان اختصاصی اطفال میگوید، در سال جاری سه پرونده فرار از منزل منجر بهجرم در این اداره ثبت شده که در تناسب به ۱۵ قضیه سال گذشته، کاهش یافته است.
“از اطفال زیر سن، امسال ۲۹۱ واقعه ثبت شده که از این میان وصف جرمِ سه پرونده فرار دختران از منزل است که در مقایسه بهسال قبل که تعداد مجموعه واقعیات ۱۵ پرونده بود اکنون به ۵۰ درصد کاهش یافته است.”
پروندههای باز در ادارهی پولیس
کاهش فرار دختران زیر ۱۸ سال از منزل، خبر خوبی است، اما آمار پولیس هرات روایتگر چیز دیگریست.
زمریالی نورزی، آمر تعقیب و گرفتاری فرماندهی پولیس هرات میگوید، سال گذشته ۱۸ قضیۀ فرار از منزل را پیگیری کرده اند، اما امسال، ۷ قضیه فرار منجر بهجرم، و ۱۵ پرونده دیگر هم تحت کار دارند.
“در سال ۱۳۹۵ به تعداد ۱۸ واقعه فرار در این آمریت ثبت شده که بعد از گرفتاری، اوراق به دادستانی استیناف همراه با مظنونین محول شده است.
همینطور در سال جاری نیز از شروع سال تاکنون، ۷ واقعه فرار گرفتار شده که از جمله سه واقعه خارج از ولایت بوده است و اکنون هم ۱۵ پرونده دیگر تحت کار است که هرگاه به همین منوال آمار تا آخر سال پیش برود گفته میشود که ۳ الی ۴ برابرآمار سال گذشته خواهد شد.”
خانهی امن، پناهگاه دختران بیپناه
ادارهی امور زنان، یکی از شلوغترین اداراتی است که دختران و بانوان به آن پناه میآورند.
عزیزه کریمی، سرپرست اداره امور زنان هرات میگوید، در ۷ ماه گذشته، دستکم ۱۵۰ بانو بر اثر خشونت؛ ازدواج اجباری، بدل دادن و زیر سن؛ خانه را ترک کرده و به این نهاد پناه آورده اند.
او میگوید این افراد برای حفاظت از خشونتهای خانوادگی به خانهی امن معرفی شده اند.
“از هر نوع ضرری مانند خشونتهای فزیکی و روحی که خانمها متحمل شده باشند و جان شان در تهدید و خطر باشند، به مرکز حمایوی معرفی میشوند. این پروسه نیز زنان ردمرزی و زنانی که از کشورهای دیگر باشند و یا از ولایتهای دیگر باشند و اقاربی نداشته باشند را نیز شامل میشود یعنی آنها نیز به مرکز حمایوی معرفی میشوند.”
روایتهای تلخ زنان در خانهی امن
از آنجا که جامعهی بستهای مثل هرات حاضر به پذیرفتن پدیدهی خانهگریزی دختران نیست، خانهی امن یا شلتر، به محل انباشت رازهای سر به مُهر دختران و زنان فراری تبدیل شده است.
جاییکه به نظر میرسد جمعیت آن روز به روز متغییر است.
دراین خانه با زهرا و سحر دو خواهری که شاید قدیمیترین مهمانان این مرکز باشند؛ همصحبت شدم.
زهرا که حالا دختری است نوجوان، در ۶ سالگی مجبور به ازدواج با پسر خالهی ناتنی اش شده و این ماجرا او را بهسوی خانهی امن سوق داده است.
زهرا میگوید ۴ سال در خانۀ نامزدش مورد خشونت و لت و کوب قرار گرفته است.
“برادرم که در ایران بسر میبرد به هرات آمد و به مادرم گفت که من خواهر خود را به پسر خالهی ناتنی ام در برابر دختر آنان میدهم و برایم عروس میآورم. منکه آن وقت ۶ سال بیشتر نداشتم، همراه با پسر خالهای ناتنیام نامزد شدم. سپس خالهام من را به خانهی شان آوردند و بعد از ۴ سال که همۀ اینسالها که با شکنجه و ظلم وستم سپری شد، بارها با مادر و برادرم پیرامون این موضوع صحبت کردم ولی توجهی نکردند.
تا اینکه، برادرم به ایران زندانی شد و خالهام میگفت، برادرت که در ایران زندانی شده و در زندان میمیرد و دخترم را نیزعروس میکنم و تو راهم به پسرم اگر دوست داشت عروسی میکنم و اگر دوست نداشت، به کسی دیگری نکاح میکنم. بعداً برادر دیگرم من را بعد از ۴ سال به خانه امن آورد. اکنون ۵ سال شده که از نامزدم طلاق گرفتم و در خانه امن با حرفههای زیاد آشنا شدهام و سواد آموختم.”
بعد از فرار زهرا، خاله ناتنی شان قصد داشت سحر، خواهر کوچکتر او را به عقد پسرش دربیاورد. اما برادر زهرا، برای نجات سحر او را نیز به خانهی امن آورده است.
سحر میگوید ” بعد از اینکه خواهرم زهرا بهخانهی امن آمد، خالهام خانهای مان آمد و من را تهدید کرد که هرگاه خواهرت خانه نیآید، من تورا به جای خواهرت بهعنوان عروس به خانهام میبرم. منکه آن وقت ۷ ساله بودم و چیزی از عروس شدن نمیدانستم، بعد از دو ماه از آمدن خواهرم به خانۀ امن، من را نیز برادرم به خانه امن آورد. او میگوید اکنون زبان انگلیسی آموختم و صنف هفت مکتب هم استم.”
مانند این دو خواهر، شمار زیادی از دختران از بیم ازدواج اجباری مجبور به ترک منزل و پناه آوردن به خانهی امن شده اند.
با توجه به اسناد و شواهد بهدست آمده، خشونت علیه دختران و از هم گسیختگیهای خانوادگی از عوامل موثر بر فرار دختران از خانه است.
چه باید کرد؟
هر جامعهای با توجه به شرایط خود هر روز با پدیدههای نوظهوِر مثبت و منفی درگیر است.
فرار دختران و بانوان از خانه در هرات، یکی از همان پدیدههایی است که خانوادههای افغان را روز به روز بیشتر تهدید میکند.
پرویز مجیدی، ماستر روانشناسی بالینی در مورد راههای کاهش فرار دختران از منزل میگوید “باید از خانواده شروع شود و خانوادهها شیوه تربیتی را در پیش بگیرند که بهشکل دمکرات باشد و خانوادهها بتوانند به فرزندان خود ارزش قایل شوند، باید حرفهای فرزندانشان را بشنوند و به آنها احترام بگذارند و در نتیجه محیط خانواده را طوری بسازند که امن باشد. و نباید گذاشت فردی از بیرون خانواده و یا بیرون از اجتماع به آنها مشوره دهد. چون ممکن است او فرد راهکارها و مشاورههای غلط به قربانی بدهد که نتیجهی ناگوار بدنبال داشته باشد.”
در جامعهی هرات، فرار بانوان از منزل روی هر دلیلی که صورت گرفته باشد، کار پسندیدهای نیست.
رویهم رفته، با ثبت ۱۵۰ مورد فرار دختران در اداره امور زنان، ۲۲ مورد در فرماندهی پولیس، ۱۰ مورد در زندان زنانه و ۳ پرونده دیگر در مرکز اصلاح و تربیت اطفال آمار نشان میدهد که ۱۸۵ دختر و بانو، خانه را ترک کرده اند.
با اینحال علی احمد کاوه، استاد دانشکدهی جامعهشناسی میگوید، تنها راه کاهش فرار دختران از منزل، آموزش درست فرزندان و ایجاد روابط دوستانه با آنان بستگی دارد.
آقای کاوه میگوید ” آموزش درست چگونگی روابط اعضای خانواده با یکدیگر، تغییر فرهنگها و نگاه به جوانان و نوجوانان و قبول برخی از تغییرات جامعه مانند انتخاب همسر نباید چیزی باشد که فقط والدین تصمیم بگیرند. باید کم کم اجازه بدهند که خودشان همسرشان را انتخاب کنند و سپس آنها را همراهی کرده و کمکشان کنند و به عنوان یک پدیده بیناموسی و بیغیرتی نشمارند. به عنوان پدیدهای قبول کنند که همراه با فرزندان دختر و پسر خود یک زندگی جدید را برای آنها به پیش بگیرند.”
در مصاحبه با بانوانی که به اتهام فرار از منزل در زندان یا مرکز اصلاح کودکان بهسر میبرند، دریافتم که بیشتر آنان به دلیل عدم آگاهی از قانون مرتکب چنین کاری شده اند.
با اینحال بر اساس قانون اساسی کشور بیخبری از قانون، عذر پنداشته نمیشود. و بر اساس تعدیل مادهی ۴۲۷ قانون جزای کشور، متهم به فعل زنا برحسب احوال به حبس متوسط و حبس طویل محکوم به مجازات میشود.
حفیظه امین، آگاه حقوقی در مورد جزایی که برای دختران و بانوان فراری در نظر گرفته شده؛ میگوید: ” در قانون جزای کشور تحتنام فرار از منزل جرم نیست، اما اگر شخصی تنها فرار میکند و علت آن موجه باشد در این حالت امکان دارد که آن شخص رها شود. و اما اگر عمل جرمی انجام ندهد و با فرد بیگانهای فرار کند، این حالت شروع به جرم وصف میگیرد که از ۵ سال جزای آن کمتر است و هر گاه با فرد بیگانهای فرار کرده و عمل جرمی انجام دهد، جرم تلقی میشود و به جرم زنا جزای آن کمتر از ۵ سال و بیشتر از ۱۵ سال نیست و مجازات میشود.”
با همهی اینها حالا برای دخترانی که متهم به فرار از منزل هستند، چیزی جز پشیمانی باقی نمانده است.
اما خیلیها هم خوشحال اند که این فرار از منزل هیچ سودی اگر برای شان نداشته، دستکم از افتادن در دام ازدواج تلخ و زندگی زجرآور جلوگیری کرده است.
برگشت دوبارهی بانوان فراری به آغوش جامعه و بهویژه خانواده شان، فصل جدیدی از روایتها است که خود مستلزم تحقیقی تازه است.
شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید
- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد